فعالیت و کسب درآمد :
راه رفتنی رو باید رفتولادت پیامبر اکرم (ص) و امام صادق (ع)
برای اینکه جهانی پر از مهربانی داشته باشیم، باید خانهای پر از مهربانی ایجاد کنیم. در واقع مهر و محبت را در محیطهای کوچک اطرافمان و از خانوادهی خودمان شروع کنیم. مهمترین محبت باید برای همسر و فرزندانمان باشد و باید در این زمینه انرژی بیشتری را صرف کنیم. مهربانی میتواند بسیار لذتبخش باشد و به یک سبک زندگی تبدیل شود. اما چگونه میتوانیم انسان مهربانتر و یک والدین مهربان برای فرزندانمان باشیم؟ در ادامه ۳۰ روش جالب و ساده را در این زمینه در اختیارتان قرار خواهیم داد.
دو راهی قلب من...♥ / پارت 8زندگینامه سیدمصطفی خمینی از تلمذ تا اجتهاد
سراسر ایران، سوگوار مـرگ انـقلاب مـشروطه خود بود و رژیم کودتا با حمایت پنهان و آشکار انگلیس، به عنوان وارثان نظام ۲ هزار و ۵۰۰ ساله سـتم شـاهی در ظـاهر، مسلط بر اوضاع بر اریکه قدرت و حکمرانی تکیه داشتند که در شـهر مذهبی قم، کودکی چشم به جهان گشود و او را مصطفی نـامیدند. پدر بـزرگوار و حـکیم و دانشمند این کودک، دانشمندی بنام و شناخته شده در حوزه علمیه آن روز، قم بود و در مـیان روحـانیون به عنوان «حاج آقا روح اللّه خمینی» مشهور و مورد احترام بود.
او هـرچند کـه در بسیاری از رفتارهای فردی و اجتماعی خود مانند دیگر کودکان شهر بود اما گاه به گاه بـرخی حـرکات و رفـتارهای فردی و اجتماعی شگفتآور و نادر از او سر میزد که هر بینندهای را به خود جـلب مـیکرد و چنان مینمود که نشانههایی از نبوغ در این کودک دیده میشود.
علاقه مفرط او به اسلام و جـامعه روحـانیت و راهنماییهای پدر بـزرگوار، سبب شد که بـعد از پایان دوره ابتدایی به جرگه طلاب حوزه قم بپیوندد. یکی از دوستان و معاشرتکنندگانش در این باره مـیگوید: «او در سـن ۱۵ سالگی به تحصیل علوم اسـلامیپرداخـت و از ایـشان شـنیدم کـه در سن ۲۷ سالگی شـایستگی و قـوه استنباط احکام پیدا کردند، یعنی به درجه اجتهاد رسیدند.»
روی همین اصل بود که او در طول ۲ سال و چند ماه کتابهای سیوطی، معالم، حاشیه ملا عبد الله، شمسیه، مجموع مطول و قسمتی از شرح لمعه را با درس خـصوصی بـه پایان رسانید و وارد دورهای شد که در اصـطلاح حـوزه به آن دوره عـالیه سـطح یا به طور خلاصه سطح میگویند.
این دوره را نزد اساتید مهمیهمچون آیات حاج شیخ مرتضی حائری، شهید صدوقی، سلطانی، حاج شیخ محمد جواد اصفهانی و...تلمذ کرده و در ۱۲ سـالگی بـه حوزه درس خارج فقه آیت الله العظمیبروجردی پیوست و خارج علم اصول را نیز در محضر پدر بزرگوار خود استفاده کرد. سیدمصطفی در ۱۳۴۰ خورشیدی در مدرسه حجتیه منظومه حکمت تدریس مـیکرد و در درس او شاگردان فاضل و دانشمند حاضر میشدند. در اواخر اقامت حاج آقا مصطفی در قم، ورودش به صحنه سیاست و مبارزه با طاغوت، چهره محققانه و علمیجوان او را، عظمت و ابهت دیگری بخشید و در ردیـف رجـال جوان و امیدهای آینده حوزه علمیه قرار داد. در این مرحله، او دیگر به عنوان یک استاد مبارز و شجاع برای فرزندان حوزه مطرح بود و در دلهای طلاب آگاه جای داشت. خواص او را به عنوان مجتهد مـسلم مـیشناختند و عموم نیز به او با دید بزرگی و عظمت مینگریستند.
بر کرسی تدریس
حاج آقا مصطفی تا زمانی که از قم به ترکیه تبعید نشده بـود، هـمچنان در کـنار تحقیق به تدریس علوم حوزوی ادامه میداد و زمانی هم که از ترکیه بـه نـجف اشرف منتقل و مجبور به اقامت اجباری در آنجا شد، افزون بر اینکه یار و مددکار امام خمینی(ره) در مـبارزه بـود، اداره دفتر و پاسخگویی به مراجعین مختلف و ایفای نقش رابط امام راحل با بـرخی از مـراجع بزرگ نجف، همچون آیت اللّه سید محسن حـکیم و دیـگر کـارهای لازم را نیز به عهده داشت. با این هـمه بـه تحقیق و تألیف کتب و تدریس خارج اصول نیز اشتغال داشت، چنانکه در کتاب شهدای روحـانیت نـیز آمده: «ایشان هنوز به سـی سـالگی نرسیده بـود کـه بـه مرتبه اجتهاد برآمد و ۱۰ سال در نجف خـارج اصـول تدریس میکرد.» (۲)
در صحنه سیاست و مبارزه
سیدمصطفی پیش از آغاز نهضت اسلامیفعالیتهای سیاسی خود را آغاز کرد. با نواب صفوی آشنا بود و در جلسات فداییان شرکت میکرد. اوجگیری مبارزات امام خمینی(ره) در اوان دهه ۴۰ آغاز خروش سیدمصطفی علیه رژیم بود زیرا افزون بر مبارزات سال ۴۱ در جریان حماسه مردمی۱۵ خرداد ۴۲ و نیز واکنش به دستگیری امام(ره) بعد از سخنرانی تاریخی علیه کاپیتولاسیون، نقش محوری و پویا داشت. رژیم پهلوی پس از چندبار بازداشت و تهدید وقتی دید وجود سیدمصطفی در ایران به معنای ضرورت تحمل رهبر دومیدر کشور است، او را به امام خمینی(ره) ملحق کرد، البته این اقدام رژیم زمینهساز خدمات بیبدیل او به نهضت خروشان اسلامیمردم ایران شد.
بر همین اساس واکاوی تلاش های سیدمصطفی در جریان نهضت اسلامیدر لایهها و ابعادی بر اساس اسناد بازمانده از ساواک، تحلیلها و دادههای کتابخانهای و تاریخ شفاهی مبارزات او از زبان کنشگران نهضت اسلامیمیتواند ابعاد جدیدی از مبارزات و خط و مشی وی را نمایان سازد. به طور قطع نقش آیتالله مصطفی، محدود به بازوی اجرایی صِرف نبوده و در چند لایه روبنایی، میانی و راهبردی قابل طبقهبندی است.
در جریان انجمنهای ایالتی و ولایتی که مبارزه امام راحل با دستگاه وابسته رژیم پهلوی آغاز و وارد مرحله تازهای شد، حاج آقا مـصطفی نـیز در پیگیری فعالیتهای سیاسی قـبلی خـود به طور جدیتری وارد صحنه سیاست و مبارزه با رژیم طاغوت شد. او در این مبارزه دشوار و بلندمدت که سالها به طول انجامید، همچنان نستوه و استوار در کنار پدر و مقتدای خود، امام خمینی (ره) به انجام تـکلیف مـبارزه مشغول بود. (۳)
این دانشمند مبارز از بینش و آگاهی ژرف سیاسی برخوردار بود و در هماهنگسازی مسایل ظریف مبارزه و هدایت آن در مسیر درست، یـار و مـددکار امام راحل و رابـط او با اقشار مبارز کشور به ویژه مبارزان مقیم خارج بود و این مسوولیت سنگین را به خوبی انجام داد.
در ارتباط با حوادث سیاسی گوناگون، مطالب فراوانی درباره کوشش و فعالیتهای او تـوسط اشـخاص مختلفی گـفته شده است که در مجموع روشنگر نقش مؤثر و حضور دایمیاو در صحنه مبارزه با رژیم طاغوت و استکبار جهانی است.
حـاج سـید مـصطفی خمینی در نجف اشرف نقش مؤثر و فعالی در هدایت و تسریع مـبارزه اسلامیعلیه رژیم طاغوت داشت. تکثیر و ارسال سخنرانیها و بیانیههای امام به ایران و دیگر نقاط جهان، اداره بیت امـام کـه مـحل مراجعات عامه مردم و مبارزان بود، هماهنگسازی تلاشهای طلاب و روحانیون مبارز، راه اندازی و تـقویت نشریه موسوم به «پانزده خرداد» در عراق، ارتباط با مبارزین فلسطین و حمایت سیاسی و مالی از آنان، اعزام بـرخی از روحـانیون و طـلاب به لبنان برای گذراندن دوره آموزش نظامی، مسوولیت تنظیم و اجرای ارتباطات آیـت اللّه سید محسن حکیم با امام خمینی در جهت هماهنگی و تسریع و مـبارزه اصـولی عـلیه ۲ رژیم طاغوتی ایران و عراق و بسیاری دیگر... از جمله فعالیتهای مؤثر و نقش سیاسی او در دوران اقامت در نـجف اشـرف است. (۴)
حاج آقا مـصطفی، یـادداشتهای دست نویسی با عنوان «قضیه آقای حکیم و دولت عراق» دارد که درباره مسایل روز است. در آن یـادداشتها بـا تـحلیل سیاسی عمیق، نشان داده که رژیم بعث عراق از درگیری با آیت الله حکیم چه مقاصدی دارد و اهـداف شـوم خـود را با چه وسایلی پیش میبرد. این تحلیل سیاسی با اینکه یـک یـادداشت شخصی و پاکنویس نشده است، نشان میدهد که نویسنده آن یکی از تحلیلگران برجسته سیاسی بوده است.
پالایش قلب انقلاب
یکی از برجستهترین ویژگیهای شخصیتی و راهبردی سید مصطفی خمینی قاطعیت در برابر ورود افراد ناخالص و التقاطی به لایههای درونی نهضت اسلامیو قلب تپنده نهضت یعنی بیت امام خمینی(ره) بود. با مقایسه زندگی برخی بزرگان و آسیب هایی که از این ناحیه متوجه آنان شد و نیز سرنوشت تلخ نهضتهایی چون مشروطه و ملی شدن صنعت نفت، میتوان دریافت که در تارک ویژگیها و خدمات شهید مصطفی خمینی، بینش بسیار عمیق، جریانشناسی داهیانه و قاطعیت وی در برابر افراد سودجویی که تنها مرور سالها ذات آنها را هویدا ساخت، قرار دارد. (۵)
حاج مصطفی این ویژگی را از نخستین سال مبارزه یعنی ۱۳۴۱ خورشیدی و در برابر خط نفوذ لیبرالمآب به یادگار داشت. وی بدون هیچ رودربایستی ورود و خروجها را به بیت امام مدیریت میکرد و گاهی به اذن امام(ره) و برخی اوقات با تصمیم خویش سران رژیم یا مبارزان التقاطی و ناخالص را بیرون میکرد.
حجتالاسلام برقعی میگوید: «به برخی افراد اصلاً اجازه ملاقات با امام (ره) را نمیداد؛ مثلاً، تیمور بختیار زیاد سعی کرد که با امام در ارتباط باشد به وسیله بسیاری از افراد پیغام و سلام فرستاد که به نحوی برای حفظ وجهه خود در مخالفت با رژیم با امام دیدار کند، ولی به او اجازه داده نشد».
هرچند وجود امام (ره) بزرگترین سد نفوذناپذیر در برابر تحریف انقلاب بود اما در زلال ماندن بیت و اطرافیان امام در مقطع مبارزات نجف، حاج آقا مصطفی تاثیری قاطع داشت. (۶)
در مسند تألیف
او نـه تـنها در زمینه تدریس و شاگردپروری، فردی پرتلاش و موفق بود، بلکه در زمینه پژوهش و نگارش و تـألیف کـتابهای سودمند نیز، بسیار موفق و پیشاهنگ به حـساب مـیآمد. بـرخی از آثار قلمیو تألیفات او که به چـاپ رسـیده و پخش شده است، نشانگر عظمت علمیوی و ژرفایی و گستردگی پژوهشهای او در زمینههای مختلف است.
القواعد الحکمیه، کـتاب البـیع، مـکاسب مـحرمه، کـتاب الإجـاره، مـستند تحریر الوسیله و ... از جمله آثار شهید سیدمصطفی به شمار میرود.
چنان که گفته شد، یکی از آثار قلمیارزشمند سیدمـصطفی، کتاب تفسیر او در قرآن کریم اسـت کـه متأسفانه ناتمام ماند. این کتاب پر محتوا که دربردارنده تفسیر آیات سوره حمد و سوره بقره است در چهار جلد به اهتمام سـید مـحمد سجادی اصفهانی در ۱۳۶۲ خورشیدی به وسیله وزارت فـرهنگ و ارشاد اسلامی به چاپ رسیده است.
روش تفسیری حاج آقا مصطفی مبتنی بر تفصیل و توضیح کامل است. او نخست آیات مورد نظر را درج مـیکند و سـپس با عنوان «المسائل اللغویة و الصرفیة» به واژهشناسی و اشتقاق صرفی کلمات میپردازد، پس اگر بحثی راجع به نحوه نگارش و «رسم الخط» واژههای آن باشد، راجع به آن سخن میگوید، آنگاه بحثی درباره «اخـتلاف قـرائتها» مـیگشاید، سپس بحثی درباره چگونگی «اعـراب و عـلم نـحو» انجام میدهد. بعد از آن، آیات مورد نظر را از نگاه «علم معانی و بیان و فن بلاغت» مورد کاوش قرار میدهد و بعد به استخراج و دستهبندی نـکتههایی مـیپردازد کـه امکان برداشت آنها از آن آیات، راجع به علم «اصـول فـقه» وجود دارد. آن گاه با عنوان «الحکمة و الفلسفة» نکتههای فلسفی آیه را مورد دقت و گفت وگو قرار میدهد. بعد از آن به نکتههای اخلاقی و پنـد و مـوعظهای کـه از آن آیه استفاده میشود، اشاره میکند و نیز اگر مطلبی عرفانی و اشـراقی وجود داشته باشد، آن را بیان میکند و در پایان با عنوان «التفسیر و التأویل علی اختلاف المسالک و المشارب» به جمعبندی مباحث گـذشته و آراء و نـظرات تـفسیری گوناگون پرداخته و در ضمن آن با تبیین کامل و نهایی مفهوم آیه دیدگاه خـود را نـیز بیان میکند.
شهادت حاج آقا مصطفی
فرا رسیدن پاییز ۱۳۵۶ از رسیدن خزان زندگی حاج آقا مصطفی خمینی که امام (ره) او را «امید آینده اسلام» میدانست، حکایت داشت. او هدف توطئه ستمکاران تاریخ قرار گرفت و شمع زندگی اش ناباورانه خاموش شد.
پی نوشت:
۱ . روحانی، حمید، شهید هجرت و جهاد؛ آیـت اللّه حـاج سید مصطفی خمینی، به انتشار:بسیج مسجد الرسول۵/.
۲. یادها و یادمانها، پیشین، ص ۲۸۲
۳. مجله پیام انقلاب، ش ۴۳/۱۹، مصاحبه با حـضرت آیـت اللّه فاضل لنکرانی.
۴. خمینی، سید مصطفی، تحریرات فی الأصول، به تصحیح:سید محمد سجّادی، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، ۰۱/۱(مـقدمه مـصحح).
۵.مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ آرشیو، پرونده آیتاللّه سید مصطفی خمینی؛ شماره بازیابی ۳۹۱، ص ۶؛ اسناد ضمیمه، سند شماره ۸
۶. روحانی، حمید؛ نهضت امام خمینی؛ ج ۱، ص ۵۱۱
۱) فکر قضاوت و داوری که به ذهنتان رسید، مکث کنید
قضاوت کردن دیگران معمولاً بهصورت خودکار به ذهنمان خطور میکند. پس باید یاد بگیرید که چگونه هرازگاهی آنها را متوقف کنید. سعی کنید نسبت به قضاوت کردن دیگران دقت بیشتری نشان دهید. به بیان دیگر، زمانی که چنین افکاری به ذهنتان میآید، از بررسی کردن آنها خودداری کنید. هنگامیکه متوجه میشوید فکر قضاوت به ذهنتان خطور میکند، اولین کار، اعتراف کردن است.
مثلاً وقتی در ذهن خود میگویید: «نمیتوانم باور کنم که او اجازه داده فرزندش با این لباسها از خانه بیرون بیاید»، در این هنگام باید این افکار را متوقف کرده و اعتراف کنید که داشتید در مورد کسی قضاوت میکردید.
۲) قضاوتهای خود را به چالش بکشید
زمانی که فکر قضاوت و پیشداوری به ذهنتان آمد، باید سعی کنید آنها را به چالش بکشید. شما میتوانید با فکر کردن در مورد فرض و گمانهایی که در مورد افراد دارید، افکارتان را به چالش بکشید.
مثلاً در مثالی که در بالا ذکر شد، شما گمان میکنید که آن زن مادر بدی است یا این که به حد کافی از کودک خود مراقبت نمیکند. با این حال ممکن است آن مادر روز پرمشغلهای را شروع کرده باشد و از این که فرزندش لباس کثیف یا مویی نامرتب دارد، خجالت بکشد.
۳) سعی کنید دیگران را درک کنید
بعد از این که فرض و گمانهای خود را در مورد وضعیت بررسی کردید، باید راهی پیدا کنید که از طریق آن، نسبت به فردی که در موردش قضاوت داشتهاید، ابراز همدردی و دلسوزی کنید. شما باید راهی بیابید که برای آن رفتار، بهانه پیدا کنید.
مثلاً در مورد مادری با فرزند کثیف و ژولیده، میتوانید با خود بگویید بزرگ کردن بچه، کار سختی است و گاهی اوقات همه چیز آن طور که ما برنامهریزی کردهایم، پیش نمیرود. میدانم بعضی اوقات فرزند من هم با لباس کثیف و مویی به هم ریخته از خانه بیرون رفته است. در این روش شما با درک وضعیت، از قضاوت دربارهٔ افراد منصرف میشوید.
۴) نقاط قوت دیگران را بشناسید
در مورد رفتارهایی که در افراد دیگر دوست دارید یا حتی عاشق آن هستید، بیشتر فکر کنید. چون به شما کمک میکند تا از قضاوتهای عجولانه پرهیز کنید و به جای آن، به تحسین افراد بپردازید. سعی کنید در مورد خصوصیاتی که در افراد دیگر وجود دارد فکر کنید؛ بهویژه آنهایی که در زندگیتان تحسین میکنید. این کار به شما کمک میکند تا از قضاوت در مورد دیگران پرهیز کنید.
مثلاً به خودتان یادآوری کنید که همکارتان مهربان است و همیشه وقتی میخواهید چیزی به او بگویید، با تمام وجود به صحبتهای شما گوش میکند. یا به خودتان بگویید که دوستتان خلاق است و گاهی سعی میکند شما را بخنداند. سعی کنید به جای تمرکز روی نکات منفی، روی صفات مثبت دیگران متمرکز شوید.
۵) کارهایی را که برای دیگران انجام دادهاید فراموش کنید
اگر حس میکنید دیگران به شما مدیون هستند، شاید فکر کنید باید آنها را قضاوت کنید و این باعث رنجش شما میشود. به جای آن سعی کنید کمکهایی را که در حق دیگران انجام دادهاید، فراموش کنید. حتی به این فکر کنید که دیگران چه کارها و کمکهایی برای شما انجام دادهاند. اگر کمک خود به دیگران را فراموش نکنید، ممکن است از دوست خود آزردهخاطر شوید، چون به او پول قرض دادهاید و او هنوز پس نداده است. به جای آن، به تمام رفتارهای خوبی که دوستتان در حق شما انجام داده است، تمرکز کنید.
۶) اهداف خود را بهروشنی مشخص کنید
گاهی اوقات افراد به اهداف خود نمیرسند، چون هدفی که در نظر گرفتهاند، غیر عملی است. مثلاً انتظار این که تمام پیشداوریها یا قضاوت دیگران متوقف شود، هدف بسیار بزرگی است. کار کردن روی جنبههای مشخصی از یک هدف، عملیتر از درگیر شدن باهدفی بزرگتر و کلیتر است. در مورد این که میخواهید چه جنبههایی از قضاوت کردن دیگران را تغییر بدهید، فکر کنید.
مثلاً میخواهید قبل از قضاوت از آنها پرسش کنید؟ یا میخواهید راهی برای تبدیل قضاوت منفی و مخرب به انتقاد سازنده بیابید؟ برای این که شانس دستیابی به هدفتان را افزایش دهید، ضروری است تا اهداف خود را تا حد امکان واضحتر و مشخصتر کنید.
۷) قبل از بیان قضاوت دیگران، صبر کنید
سعی کنید نظر و قضاوت خود را بلافاصله بعد از کاری که فرد مورد نظر انجام میدهد، بیان نکنید. اگر امکان دارد، ابتدا کمیاز کار او تعریف کنید و سؤالهایی بپرسید و بعد از آن قضاوت و نظر انتقادی خود را مطرح کنید. (از آن مهمتر قضاوت خود را زمانی با او در میان بگذارید که ضروری باشد. مثلا قبل از انجام دوباره همان عمل) این کار به شما فرصت میدهد که در مورد موضوع و شیوه بیان نظر خود کمیفکر کنید؛ همچنین شانس این که نظر و قضاوت شما بازخورد خوبی داشته باشد، بیشتر خواهد شد.
۸) قضاوت خود را با «من» شروع کنید نه «تو»
به جای این که جملهٔ خود را با واژه «تو» شروع کنید، از کلمهٔ «من» استفاده کنید. وقتی قضاوت خود را با «تو» شروع میکنید، چنین به نظر میرسد که میخواهید جروبحث کنید. در این صورت فرد مقابل نیز حالت دفاعی به خود میگیرد.
مثلاً به جای این که بگویید «تو همیشه وقتی صحبت میکنم، حرفم را قطع میکنی»، میتوانید چیزی شبیه این جمله بگویید: «وقتی کسی موقع حرف زدن من، حرفم را قطع میکند، احساس بیهودگی میکنم.»
۹) قبل از قضاوت کردن دیگران از خود سؤال کنید
سؤالات زیر میتواند قضاوت ما را نسبت به ارزشها و نگرشهایی که نسبت به دیگران داریم واقعبینانهتر کند:
- آیا این نگرش یا ارزش صحیح است؟
- آیا به تمام حقایق مرتبط با آن دسترسی دارم؟
- آیا تنها بر یک یا چند بعد منفی تمرکز نکردهام؟
- آیا به شیوهای ناعادلانه به این فرد یا گروه برچسب نمیزنم؟
بررسی نگرشها و ارزشها با استفاده از سؤالات فوق، گام بلندی در جهت آگاهی از تعصبات و درنتیجه چالش با پیشداوریها و قضاوتهای ما نسبت به دیگران است.
«هر بار که به قضاوت دیگران مینشینیم در حال آشکار کردن بخشهای شفانیافتۀ خویش هستیم.» (فریدریش نیچه)
بدن انسان سیستم منحصر به فرد و مکانیزم بسیار پیچیدهای دارد و با وجود آنکه قرنها است دانشمندان بر روی آن تحقیق میکنند هنوز رازهای کشف نشدهی زیادی در خود دارد.
راهکارهایی برای قضاوت نکردن دیگرانتعداد صفحات : 0